الهه ی الهام
انجمن ادبی
« برای نوه ی نوزادم...» کاترین عزیزم آینده ی تو، هیچگاه نمی تواند، گذشته ی مرا دریابد مرزهای مشترکمان، بسیار اندکند و سرزمین های داخلی مان، بسیار وسیع با این حال هنوز در پست گمرک نسیم های ملایم، آزادانه می وزند و آنچه تماماً بدان نیازمندیم شناخت یکدیگر است گرچه، روز وجود تو را بیدار خواهد کرد و تاریکی اقلیم وجود مرا فرا می گیرد برّ و بیابانِ اقلیم وجودت، کنون خفته در تاریکی ست و تبسم تو، سپیده دم بی ابر و صاف است. شاعر: ای.جی.اسکوئل مترجم: زین الابدین چمانی تاریخ ترجمه: فروردین 83 چهار شنبه 27 شهريور 1387برچسب:چمانی,نوه ی نوزاد,الهه ی الهام, شعر انگلیسی, :: 13:42 :: نويسنده : حسن سلمانی موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|